مؤلف صبح گلشن آرد: ’در معما نادره کاریها نموده خیلی دقیقه سنج و نکته آفرین بوده’. این بیت او راست: چو آب زندگی هر سو که آن آرام جان گردد سر راهش چو گیرم از ره دیگر روان گردد
مؤلف صبح گلشن آرد: ’در معما نادره کاریها نموده خیلی دقیقه سنج و نکته آفرین بوده’. این بیت او راست: چو آب زندگی هر سو که آن آرام جان گردد سر راهش چو گیرم از ره دیگر روان گردد
نام وی میرزا محمد باقر است و پس از فتح هرات بطهران آمد و در تهران سکنی گزید در کتاب مدایح المعتمدی فضل او ستوده شده و قصاید چندی نیز از او آمده است. سبکش در شعر خراسانی قدیم است. (از الذریعه الی تصانیف الشیعه قسم 1 از جزء 9)
نام وی میرزا محمد باقر است و پس از فتح هرات بطهران آمد و در تهران سکنی گزید در کتاب مدایح المعتمدی فضل او ستوده شده و قصاید چندی نیز از او آمده است. سبکش در شعر خراسانی قدیم است. (از الذریعه الی تصانیف الشیعه قسم 1 از جزء 9)
از شاعران مرو و مصاحبان امیرعلیشیر نوائی است. در مجالس النفائس آمده است: ’مولانا نادری از جانب مرو است وطبعش غرایب طلب و مشکل پسند است. در زمانه به خوش طبعی نادر است و میرعلیشیر گفته بسیاری زمان مصاحب من بود و اکثر به لوندی مشغول میبود این مطلع از اوست: به سنگ نرم کن ای چرخ استخوان مرا مباد رخنه (ظ: خسته) کند تیغ دلستان مرا
از شاعران مرو و مصاحبان امیرعلیشیر نوائی است. در مجالس النفائس آمده است: ’مولانا نادری از جانب مرو است وطبعش غرایب طلب و مشکل پسند است. در زمانه به خوش طبعی نادر است و میرعلیشیر گفته بسیاری زمان مصاحب من بود و اکثر به لوندی مشغول میبود این مطلع از اوست: به سنگ نرم کن ای چرخ استخوان مرا مباد رخنه (ظ: خسته) کند تیغ دلستان مرا
سلطان محمد، معروف به حافظ و متخلص به ندائی. از شعرای قرن نهم هرات و معاصر سلطان حسین میرزا بایقراست. او راست: کاش دوزد همدمی چاک گریبان مرا کآتش دل می نماید سوز پنهان مرا. ساعتی از گریه چشم تر نیاساید مرا بسکه می گریم ز مردم شرم می آید مرا دی ز کویش می گذشتم دیده شد روی رقیب این بلا دیگر الهی روی ننماید مرا. رجوع به تذکرۀ صبح گلشن ص 511 و قاموس الاعلام ج 6 شود
سلطان محمد، معروف به حافظ و متخلص به ندائی. از شعرای قرن نهم هرات و معاصر سلطان حسین میرزا بایقراست. او راست: کاش دوزد همدمی چاک گریبان مرا کآتش دل می نماید سوز پنهان مرا. ساعتی از گریه چشم تر نیاساید مرا بسکه می گریم ز مردم شرم می آید مرا دی ز کویش می گذشتم دیده شد روی رقیب این بلا دیگر الهی روی ننماید مرا. رجوع به تذکرۀ صبح گلشن ص 511 و قاموس الاعلام ج 6 شود
از شاعران هرات است. مؤلف تذکرۀ حسینی این بیت را از او نقل کرده است: در خانقاه وحدت دیگر مخالفت نیست چون تار سبحه یک حرف از صد دهن برآئیم. رجوع به تذکرۀ حسینی ص 356 شود
از شاعران هرات است. مؤلف تذکرۀ حسینی این بیت را از او نقل کرده است: در خانقاه وحدت دیگر مخالفت نیست چون تار سبحه یک حرف از صد دهن برآئیم. رجوع به تذکرۀ حسینی ص 356 شود
نوری هروی، مشهور به نوری دندانی، از شاعران و ظریف طبعان قرن دهم هجری است، گویند: دندانش از غایت درازی از لبهایش برآمده بود ... از این جهت خود را به دندانی ملقب نمود، او راست: وصیتی است که بعد از وفات من یاران کنند لوح مزارم ز هر دو دندانم سخن چگونه کنم پیش خلق کاین دو لبم به یکدگر نرسد گر به لب رسد جانم، (از تذکرۀ روز روشن ص 852)
نوری هروی، مشهور به نوری دندانی، از شاعران و ظریف طبعان قرن دهم هجری است، گویند: دندانش از غایت درازی از لبهایش برآمده بود ... از این جهت خود را به دندانی ملقب نمود، او راست: وصیتی است که بعد از وفات من یاران کنند لوح مزارم ز هر دو دندانم سخن چگونه کنم پیش خلق کاین دو لبم به یکدگر نرسد گر به لب رسد جانم، (از تذکرۀ روز روشن ص 852)